معنی سو هاکتن - جستجوی لغت در جدول جو
سو هاکتن
افشا شدن دروغ، آشکار شدن اسرار
ادامه...
افشا شدن دروغ، آشکار شدن اسرار
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پس هاکتن
به پشت افتادن، سقوط ناگهانی از شنیدن خبری هولناک
ادامه...
به پشت افتادن، سقوط ناگهانی از شنیدن خبری هولناک
فرهنگ گویش مازندرانی
چپ هاکتن
به دنده ی لج افتادن، لج بازی کردن
ادامه...
به دنده ی لج افتادن، لج بازی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
سوک هامتن
آرام و با تانی راه رفتن
ادامه...
آرام و با تانی راه رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
فو هایتن
فشردن
ادامه...
فشردن
فرهنگ گویش مازندرانی
سرهاکتن
رها شدن
ادامه...
رها شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سو دکتن
برق افتادن، تمییز شدن، آشکار شدن، آشکار شدن
ادامه...
برق افتادن، تمییز شدن، آشکار شدن، آشکار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سو کتن
آشکار شدن، ظاهر شدن، روشن شدن
ادامه...
آشکار شدن، ظاهر شدن، روشن شدن
فرهنگ گویش مازندرانی